20 ایده نوشتن
معمولا خیلی مینویسم
اما گاهی هم مغزم قفل میکنه
مثل امشب
میدونستم باید چ کنم مثل
1 دیدن عکس
2 دیدن تصاویر
3.گوش دادن اهنگ
4 پیاده روی
5 رقصیدن
6……
اما حوصله نداشتم واقعا حال هیچ کاری نداشتم از طرفی هم باید 9 صفحه تحویل میدادم
ب زوربه طرف کاغذ و خودکار رفتم
اما بازم حوصله نداشتم
چون یک اتفاق بد برام افتاده بود و ذهنم سخت درگیر بود
رفتم سراغ گوشیم و وورد و باز کردم و اومدم تایپ کنم هرچی فکر کردم ایده نداشتم
چ کنم
چ بنویسم
خستم
شروع کردم فکر کردن
از
- علایق
- تنفرهام
- ناراحتی هم
- خاطره های شاد و خنده دار
- نوشتن از مشغله هام
- از چیزی که آرامش میده بهم
- از چیزی ک میترسم
- ار اتفاق امروز
- از دلتنگی هام
- از مشکلات خودم و جامعه
- از قصه هایی خوندم
- از کتابهایی ک یادم نیس
- از شعر ها
- از قارهای بزرگان
- تیکه هایی از فیلم ها
- برشی از یک عکس
- برشی از یک کنج خانه
- روزمرگی
- وسایل خانه
- وظایف که یک روز لطف بودن،،،،،،،،،،،،، از هرآنچه ک تونستم فق گطاز هرآنچه ک تونستم فقط الکی نوشتم یعنی اولش الکی بود کم کم منسجم شد منظمشکردم شکل یک داستان گرفت، شما ببین چ میخای بنویسی چرا میخای بنویسی نوشته هاتون اون سمتی سوق بده…. الکی الکی بنویس تا بتونی واقعی بنویسی…. بانو (طيبه) انگزبانی