اگر می‌خواهید نویسنده شوید

📚اگر می‌خواهید نویسنده شوید، باید دو کار را حتماً انجام دهید: زیاد بخوانید و زیاد بنویسید. تا جایی که من می‌دانم، جز این دو، راه دیگری وجود ندارد و از میان‌بر هم خبری نیست.

 

من خیلی کند می‌خوانم، ولی معمولاً سالی هفتاد یا هشتاد کتاب را مطالعه می‌کنم که بیشترش هم داستان است. کتاب خواندنم بابت بررسی کار همکارانم نیست، می‌خوانم چون از این کار لذت‌ می‌برم.

 

داستان‌ها را بابت بررسی هنر داستان‌نویسی نمی‌خوانم، می‌خوانم چون به داستان علاقه دارم. اما یک فرآیند یادگیری هم وجود دارد. هر کتابی که به دست می‌گیرید، یک یا چند درس به شما خواهد داد و اتفاقاً کتاب‌های بد بیشتر از کتاب‌های خوب به شما یاد می‌دهند.

 

بیشتر نویسندگان لحظه‌ای را به خاطر می‌آورند که کتابی را زمین گذاشته و با خود فکر کرده‌اند: «من بهتر از این می‌توانم بنویسم. همین الانش هم بهتر هستم!»

 

آدم با خواندن نوشته‌های بد خیلی زود می‌فهمد که چه کارهایی را نباید انجام داد.

 

*

 

مطالعه مرکز خلاقیت هر نویسنده‌ای است. من هر جا که می‌روم یک کتاب هم همراه دارم و فرصت‌های زیادی برای سرک کشیدن توی کتاب پیدا می‌کنم. کلک کار این است که به خودتان یاد بدهید کم‌کم و زیادزیاد مطالعه کنید.

 

*

 

وقتی انسان از اشتهای سیری ناپذیرش نسبت به تلویزیون خلاصی پیدا می‌کند، تازه می‌فهمد چقدر از مطالعه لذت می‌برد. نظر من این است که خاموش کردن این جعبه‌ی حراف نه تنها کیفیت نویسندگی، بلکه کیفیت زندگی‌تان را هم بهبود می‌بخشد.

 

***

 

اهمیت اصلی مطالعه این است که فرآیند نوشتن را برای‌تان آشنا و راحت می‌سازد؛ آدم باید با مدارکش آماده و مرتب به سرزمین نویسنده ها وارد شود. خواندن دائم شما را به جایی می‌رساند(یا طرز تفکری به شما می‌بخشد) که با آن می‌توانید مشتاقانه و بدون تلاش عمدی بنویسید.

 

كتاب “از نوشتن”-استيون كينگ

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت