دوشنبه
زنگ خونه به صدا درآمد
در و باز کردم دیدم خانم همسایه یه پلاستیک آورده میگه نذری امسال خدمت شما
تشکر کردم و گفتم قبول باشه
گوشت و گذاشتم یخچال گفتم خوب این کار یعنی چی ؟ این خانم که مدام داد و بیداد میکنه قربانی کردنش چیه؟
پدرم گفت دخترم حواست هست چی میگی؟
عید قربان هست و این ذبح حیوان از موقع حضرت ابراهیم در دین ما جا افتاده
يك جرقهى خالص، به يك جريان بزرگ تاريخى تبديل مىشه
در فرهنگ دينى، ذبح حيوان براى دفع خطر مؤثّره
و خدا خودش دستور داده ، برای دعا وعبادت خدا ذبح کنیم و گوشتش و به فقرا و همسایه هامون بدیم…
درسته عید قربان یک روز هست اما با این کار خدا خواسته
به ما یادآوری کنه که ما هر لحظه باید در حال قربانی کردن باشیم، هوس های بی جا، شهوات بیهوده، امور بی معنی، اموری که جز زیان و ضرر چیزی ندارد، اموری که به عالم معنی راه ندارد را باید قربانی کنیم.
شما نباید غیبت کنی
باید این رفتار زشت و قربانی کنی و ترکش کنی
برای خدا این کار و کن
معامله با خدا سود ابدى داره
گفتم بله بابا حق با شماست
خدا ازش قبول کنه
منم باید تلاش کنم حیوان نفس درونم و قربانی کنم
پدرم با لبخند گفت از شما هم قبول باشه