نوشته رادیوم 43

پنجشنبه ۲۱ دی: سالروز ترور شهید علی محمدی ، *وصیت* ، بقره ۱۸۰

 

 

امروز در دکان نشسته بودم، مش رمضون علی ، مثه همیشه با یک نون خشخاشی رد شد و سلام کرد

بهش گفتم مش رمضون چند دقیقه وقتت و میگیرم هم‌فکری می‌خوام

بنده خدا ، از اونجایی که خیلی آدم نون پاک خورده ای هست ، همیشه به همه همفکری می‌کنه و برای مردم وقت میذاره، دست رد به سینه ام نزد

بهش گفتم خدا رحمت کنه پدرت و تا وقتی بود اهل بازار مزاحم ایشون بودیم

حالا هم شما

حقیقت ماجرا اینه که ، چند وقتیه پسرای بنده، به من و مادرشون کم لطفی میکنن و سر نمیزنن بهمون

گاهی اوقات هفته ها میشه یه زنگی نمیزنن

منم دیشب تصمیم گرفتم که وصیت کنم و دو تاشون و از ارث محروم کنم

همه مال و اموال و ببخشم بدم خیریه

 

صحبتام که تموم شد، مش رمضون علی ، دستی به ریشش کشید و گفت: عمو جعفر شما بزرگ من هستین ، میدونین که حفظ قرآن هم مدیون آقام هستم و تا جایی که ایشون یادم دادن می‌دونم که هرچیزی آدابی داره

«وصیت کردن هم آدابی داره؛ وصيّت بايد بر اساس عرف پسنديده‌ى جامعه باشه، درسته که

ترك وصيّت، نوعى بى‌تقوايى نسبت به حقوق ديگران هست، ولی در وصيّت بايد علاوه بر ارث، براى والدين و نزديكان سهمى قرار داد، اول شما به واجب ها برسین حق الناس و بدهکاری های مردم

بعد به مستحب هایی مثل خیریه و ..‌

وصيّت، كار دقيقى هست ،كه اگر خداى ناكرده با بى‌توجّهى انجام بشه و بعداً عامل فتنه و ناراحتى‌هايى بشه، تمام كارهاى خير محو مى‌شه. از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمودند: گاهى انسان شصت سال عبادت مى‌كند، ولى چون وصيّت نامه‌ى خود را عادلانه تنظيم نمى‌كند، به دوزخ مى‌رود.

خیلی باید حواسمون باشه اگر به هر دلیلی ناعدالتی کنیم یا ظلم کنیم گناه کبیره هست»

 

عموجعفر خدا خیرت بده که موقع زنده بودن وصیت می‌کنی نشانه دقت شماست ولی عمو نذار بعد از نبودنت دشمنی و ناراحتی بوجود بیاد ، خیریه هم بده اما اول حق الناس و کمک به فرزند و خانواده و پدرمادر ، تو این اوضاع اقتصادی ، در اولویت بذار بقیه هم خیریه بده. بی ادبی نباشه بنظرم شما الان یه زنگ بزن به بچه ها ، ما بچه ها جوونیم و جاهل شما بزرگترها بزرگی کنین ، یه روزی ما متوجه و پشیمون میشیم که دیگه بزرگامون نیستن، مثل الان خود من.

 

با حرفاش خیلی آروم شدم

انگار منتظر بودم یکی اینا رو بهم بگه

باهم دست دادیم و رفت،

دل تنگ نوه ها و بچه هام بودم. منم زنگ زدم به بچه هام ، برای شب دعوتشون کردم….

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت