جمع فارسی

💎جمع #دستورزبان #ان #ها

کلمات جمع متداول در فارسی
به دو دسته تقسیم می‌شود:
جمع‌های قیاسی،
جمع‌های سماعی (مکسر).

جمع‌های قیاسی در فارسی
به دو دسته تقسیم می‌شود:
۱. کلماتی که با علائم جمع فارسی،
یعنی «‌ها» و «ان» جمع بسته شده است؛
۲. کلماتی که با علائم جمع عربی،
یعنی «‌‌ات» و «ین» و «و‌ن» جمع بسته شده است.

«ها»
علامت جمع همگانی است؛
یعنی همه کلمات مفرد متداول در فارسی،
اعم از اسم، مصدر، اسم مصدر، حاصل مصدر
را می‌توان با «ها» جمع بست‌.
اگر در زبان فارسی تنها همین یک علامت «ها» برای جمع‌بستن وجود داشت،
با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شدیم؛
زیرا این علامت می‌تواند جانشین اغلب علائم دیگر شود؛
البته در پاره‌ای موارد جانشین‌کردن «ها» به‌جای «ات» مصطلح و جایز نیست؛
مثلاً تلفات تلف‌ها، اطلاعات اطلاع‌ها.

تعدادی از جمع‌های متداول در فارسی با «‌ها»:
مرد‌ها، انسان‌ها، درخت‌ها، حیوان‌ها، خوبی‌ها، گریه‌ها، پریدن‌ها و… .

«ان»
این علامت جمع فارسی، محدودتر از علامت «ها» است
و فقط برای جانداران، اعم از حیوانات و رستنی‌ها، تعدادی از اعضای زوج بدن، اسم‌های منسوب، اسم‌های اقوام و ملل و نحل، تعداد کمی از جمادات و تعداد کمی از اسم‌های معنی به‌کار می‌رود؛
برای مثال:

۱. جانداران:
مردان، زنان، دختران، پسران، شوهران، اسبان، خران، گاوان ، موران.

موش، گربه، خرچنگ، سوسک و…
با «ان» جمع بسته نمی‌شود.
آدم و انسان با «ان» جمع بسته نمی‌شود.

۲. نباتات، برای نوع، نه جنس:
درختان، گیاهان.

اجزای رستنی‌ها با «ان» جمع بسته نمی‌شود؛
بنابراین باید گفت:
برگ‌ها، ساقه‌ها، تنه‌ها، شاخه‌ها، ریشه‌ها، میوه‌ها، غنچه‌ها و… .

امروز «ان» درخصوص رستنی‌ها فقط برای جنس به‌کار می‌رود نه نوع؛
بنابراین باید گفت: سروها، بیدها، چنارها.

۳. تعدادی از اعضای زوج بدن:
دستان، لبان، چشمان، ابروان، زانوان، گیسوان، انگشتان، بازوان و… .

پاره‌ای از اعضای زوج بدن
با «ها» جمع بسته می‌شود:
ناخن‌ها، پاها، گونه‌ها، لب‌ها، پی‌ها، استخوان‌ها.

#جمع #
دستورزبان

#ان #ها

۴. اسم‌های منسوب:
ایرانیان، پارسیان، افلاکیان، مجلسیان، چینیان، فاطمیان، عباسیان، سالیان و… .

۵. اسم‌ها و صفت‌های جانشین موصوف کسان:
گناهکاران، دلیران، شجاعان، دختران، همسران، نغمه‌پردازان، جنگجویان، سخن‌گویان، کودکان، دانشوران، خوبان، نیک‌اندیشان و… .

۶. اسم‌های قبایل، اقوام و ملل و نحل
مسلمانان، شیعیان، سنیان، جهودیان، کردان، ترکمانان، مغولان، مجوسان و… .

۷. تعدادی از جمادات:
اختران، جویباران، کوهساران، گوهران و… .

۸. تعدادی از اسم‌های معنی:
سخنان، گناهان، سوگندان، اندوهان، غمان و… .

در زبان فارسی در کلمات مختوم به مصوت بلند «آ، ای، و» در جمع با «ان»،
حرف «ی» میانجی یا واسط می‌شود.

مختوم به ا: دانایان، ترسایان، گدایان.
مختوم به ی: متکدیان، پریان.
مختوم به و: دروغ‌گویان، مهرویان.

در پاره‌ای اسم‌های مختوم به u
هنگام جمع با «ان»، u به o تبدیل می‌شود
و حرف و «v» میانجی می‌شود:
ابرو: ابروان abro/v/an
بانو: بانوان bano/van

اسامی تعدادی از صورت‌های فلکی در شعر و نثر فارسی با «ان تثنیه» آمده است؛ بنابراین علامت «ان» در این کلمات، علامت تثنیه است نه جمع: فرقدان، شعریان، توآمان و… .

گاه «ان» علامت صفت فاعلی یا قید زمان، مکان و شباهت است،
نه علامت جمع:
صبحگاهان، برگ‌ریزان، عقدکنان، تیرباران، خرماریزان، تابان، خرامان، شبانگاهان، سپاهان، کندوان و… .

در پاره‌ای از اسامی
«ان» جزء اصلی کلمه است،
نه علامت جمع:
زندان، سیستان، کرمان، حرمان، مهمان، چوپان و… .

کلمات مختوم به «ه» غیرملفوظ در فارسی امروز، اعم از واژه‌های فارسی، ترکی، عربی، مغولی و…
هنگام جمع بسته‌شدن به «ان»،
«ه» غیرملفوظ در نوشتن حذف می‌شود؛
درحالی‌که تلفظ کسره باقی می‌ماند
و به‌دلیل التقای دو مصوت آ/ای
حرف «گ» میان آن دو قرار می‌گیرد.
در بعضی از کلمات فارسی،
حرف «گ» در اصلِ کلمه وجود داشته است:
بندگ.
بنده: بندگان (bande/g/an)
در اصل (bandag/an)

و از این قبیل است:
زنده: زندگان
تشنه: تشنگان
برگزیده: برگزیدگان
دیوانه: دیوانگان
مژه: مژگان
فرشته: فرشتگان
همسایه: همسایگان
نواده: نوادگان
گوینده: گویندگان
دوشیزه: دوشیزگان
همشیره: همشیرگان
سفله: سفلگان
گوینده: گویندگان
جمله: جملگان
نظاره: نظارگان
شحنه: شحنگان
گرسنه: گرسنگان
مورچه: مورچگان
برده: بردگان
نوباوه: نوباوگان
مشاطه: مشاطگان

همیشه «گان» علامت جمع نیست.
گاه علامت صفت نسبی است
یا مجموعه‌ای را معرفی می‌کند:
یگان (یک + گان)، دهگان (ده + گان)، صدگان، هزارگان، رمزگان، دهگان (دهقان)، بیستگانی (مستمری)

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت