اگر حرف برای گفتن نداریم، همان دفتر خاطرات شخصی بس است و لزومی هم ندارد فن را یاد بگیریم./ فن را کسی یاد می گیرد که می خواهد دنبال اثر گداری باشد(مساله مخاطب محوری) – نویسندگی (حداقل در این کارگاه) یعنی چه؟ کلید هایی کلی که در انواع گونه های متنی (شامل مقاله، یادداشت، داستان، فیلمنامه، طنز، خبر، گزارش، مصاحبه و …) و حتی شعر و خطابه می تواند به کار آید./ فرق انشاء و نویسندگی در همین تنوع قالبها …
دسته: نویسندگی
طنزنویسی، بیش و پیش از آن که “تکنیک”را پشتوانۀ خود داشته باشد، برخاسته ازنوعی”نگاه”است. طنزنویس، این قدرت را دارد که از موضعی فراتر،با فاصله،نقادانه و بیرحم به سوژه نگاه کند.این نگاه،بیش از آن که حاصل تمرین و ممارست باشد، یک توانایی ذاتی در برخی افراد است.بنابراین طنزنویسی چیزی نیست که بتوان آن را آموخت،بلکه می توان آن را پرورش داد .اگر نمی توانید فاصلۀ انتقادی با سوژه بگیرید و مدام احساساتی می شوید،سراغ طنزنویسی نروید! طنز نسبی …
چند دستور عمل ساده برای داستان ترسناک @tayebehangazbani 1. همه از چیزهایی که نمیشناسند میترسند. مثلاً اکثر مردم به شهرهای پرت رفت و آمد ندارند و بر همین اساس است که فیلمی مثل wrong turn داریم. در صورتی که جنایتهایی که در کوچه پسکوچههای شهرهای خودمان هر روز و هر روز در حال وقوعند، به مراتب ترسناکترند. پس برای این که خواننده را بترسانید باید وارد ناشناختههایش بشوید. اشتباه نکنید منظور من این نیست که الزاماً در مورد یک …
1ـ وقتي يك مسابقه پرهيجان فوتبال برگزار ميشود ميليونها چشم به صفحات تلويزيون خيره ميشوند و دهها هزار نفر در استاديوم به هيجان ميآيند و فرياد ميزنند و پايين و بالا ميپرند. شايد از ميان تماشاگران و علاقهمندان ميليوني فوتبال كمتر كسي به اين نكته بينديشد كه آنچه در زمين چمن روي ميدهد، برد و باخت و كسب عنوان، اصل قضيه نيست، اصل قضيه همان تابلوهاي تبليغاتي كنار زمين است، همان تبليغات روي لباس بازيكنان است، همان آگهيهاي زيرنويس تلويزيوني …
«یکی بود، یکی نبود…» عجب عبارت جادویی؟ دعوتی که تاب مقاومت را میگیرد: «بشین و گوش کن، میخوام برات یه قصه بگم.» کم تر سرگرمیهایی به اندازه ی شنیدن داستان، خوشایند هستند- به استثنای لذت نوشتن داستان. داستان گویی، باید از همان زمانی آغاز شده باشد که اصواتی که بشر تولید میکرد تبدیل به زبان شد. داستانهایی پیدا شدهاند که در زمان مصر باستان روی درخت پاپیروس نقش شدهاند. این داستانها اسناد پراکندهای بودند که بعدها گردآوری شدند. احتمال دارد …
ساختار عملکرد کلیه عناصر داستان به تأثیر روانی واحدی می انجامد که از ساختار داستان ناشی می شود و خواننده را متأثر می کند. در واقع زیربنا و شکل اصلی ارایه هر نوشته ای، طرح ساختار آن است. ساختار با زاویه نگرش، نقاط عطف و نحوه استفاده نویسنده از زمان مشخص می شود. به بیانی دیگر ساختار، شیوه بیان رویدادهای داستان است و شامل اصول و قواعد مشخصی است که به منظور ایجاد حالات و اثراتی خاص باید به کار …
فوت و فن نويسندگي از زبان چند رمان نويس مشهور قدرت مشاهده ي خودتان را از دنياي دوروبر، تقويت کنيد. ياد بگيريد درست ببينيد و چيزهايي را ببنيد که ديگران نمي بيند ضمناً اين را هم بدانيد که براي نويسنده شدن هيچ گاه دير نيست ديان دي نويسنده رمان «قطار مرگ به طرف بوستون» چيزي را بنويسيد که خودتان % …
آيا شما داستان هاي كابوس واري را كه موهاي تنتان را سيخ بكند دوست داريد؟آيا عاشق ژانر وحشت هستيد؟ اگر به هر دو سئوال هاي بالا پاسخ بلي داده ايد،يعني به جاي درستي آمده ايد. در اينجا به نكاتي اشاره مي كنيم كه به شما مي گويد چگونه يك داستان ترسناك و دلهره آور بنويسيد. چیزهایی که نیاز داریم…. يك كامپيوتر و پرينتر(يا مداد و كاغذ) يك ميز تميز و مرتب يك قوه تخيل خوب يك ذهن آرام و مقداري …
توصیههای ابوتراب خسروی به نویسندگان جوان بخشی از مشکلات نویسندهٔ مبتدی، درک ناقصی است که بهدلیل بیتجربگی و عدم شناخت ادبیات دارد. متاسفانه نسل جوان کمتر اعتنایی به فرهنگ مکتوب ما دارد. خیلی از روشنفکران ما بزرگترین اثر تاریخ ادبیات ما را به سخره می گرفتند. بنظرم این ها بهدلیل عدم شناخت میتواند باشد. کسی که می خواهد کار خلاقه ادبی کند، باید نوشتنش مبتنی بر دانش و اطلاعات در باره زبان فارسی باشد. علاوه بر آن …
همه نا برای نوشتن خواه یا ناخواه به بن بست هایی رسیدیم بعنی چی؟ یعنی دو حالت داره ما کلی ایده و موضوع برای نوشتن تو ذهنمون داریم اما توان پیاده سازی نداریم یا همه ایده ها رو نوشتیم و تصور میکنیم مطلبی ناگفته باقی نمانده در این شرایط باید چه کنیم برای اتفاق اول تا میتونیم باید بدون ترس بنویسیم اصلا نگران اشتباهات و پیش داوری مخاطب نشیم اصلا میتونیم نوشته هامون و فعلا در اختیار دیگران قرارندیم فقط …