«بررسی پندار نادرست؛ امپراطوری هخامنشیان هیچ بنای عام المنفعه ای را به جامعه ارائه نکرد!»
شوربختانه چندیست افرادی سعی در تخریب باورها از شکوه و عظمت امپراطوری هخامنشیان را دارند و با سخنانی بی اساس که نشان از عدم دانش و آگاهی آنان از تاریخ باستان است، برای خود آن گونه که میخواهند تاریخ سازی میکنند، که ما در این نوشتار با توجه به محدود بودن سطح دانش و امکانات عصر باستان به نمونه هایی از ساخت و ساز بناهای عام المنفعه و بناهای خدمات عمومی در امپراطوری هخامنشیان خواهیم پرداخت.
«هخامنشیان و ساخت بناهای عام المنفعه»
«راه شاهی کالبد ارتباطی ایران باستان»
اهمیت راهها و طرق ارتباطی در زندگی جمعی بشر امری بدیهی است و رشد و تعالی تمدن بشر با راههای ارتباطی و جاده ها ارتباط مستقیم داشته است.
اهمیت و اعتبار راهها تا به آن حد است که سطح فرهنگ هر منطقه و میزان توسعه آن را می توان با توجه به دوری و نزدیکی آن به جاده ها تعیین کرد.
جاده ها تنها مسیر آمد و شد مردم عادی ویا قوای نظامی یا بستری که بر روی آنها فعالیت تجاری انجام گیرد؛ نبوده است بلکه بعنوان مهمترین وسیله ارتباط جمعی ، زمینه انتقال دستاوردهای فکری و فرهنگی انسانها به یکدیگر را فراهم می کردند.
زندگی بشر، حاصل کنش های جمعی است و انتقال تجارب و مهارتهای مردم هر منطقه به دیگران زمینه ساز پیدایش فرهنگها و تمدن ها بوده است.این پیوندها بوجود نمی آید مگر اینکه وسیله ارتباطی این فرهنگها و تمدن ها که همان جاده ها هستند، ایجاد شود.
جاده ها به مثابه رگهای حیاتی انسان، ضامن دوام، بقا، رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه های انسانی محسوب می شوند و این موضوع همواره در طول تاریخ مورد توجه حاکمان و سلاطین قرار داشته است. وایجاد راه و حفاظت و تامین امنیت آنها از سوی حاکمان با سازو کار مشخصی انجام می گردید.
به جرئت می توان مدعی شد که راه شاهی ایران (royal road The Persian)، نخستین راه مهندسیساز جهان و نیز #نخستین-شاهراه فرامرزی(بینالمللی) جهان است.
راه شاهی بعنوان یکی از دستاوردهای ماندگار ایران در درازای تاریخ باعث گردید که ایران دستاوردها و خلاقیتهای خود را در این حوزه بعنوان دستاوردی فراملی به جامعه جهانی عرضه نماید.
راههای ارتباطی در ابتدای دوران به قدرت رسیدن #کوروش، همان راههای دوره #ماد بود. بعدها در نتیجه حاکمیت بر سرزمینهای دیگر،مانند آسیای صغیر و بین النهرین و قسمتهای شرقی فلات ایران،شبکه ارتباطی کشور گسترش یافت و برای بهبود راههای کهن و احداث راههای تازه اقدامات مفیدی آغاز شد.
از گزارش #هرودوت در شرح لشگر کشی #کوروش به #لیدی، هویدا میشود که به دستور او برای نخستین بار در تاریخ جهان بر روی رودخانه ها #پل زده شده است به موازات احداث راهها به ساختن بنا های عام المنفعه، مانند #کاروانسرا، #میل-راهنمایی، #آب-انبار و…نیز اقدام کرده اند.
راه شاهی به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی ساخته شد. این #شاهراه تخت جمشید را به پاسارگاد، شوش و دیگر شهرهای شاهنشاهی متصل میکرد. بنابر کشفیات جدید احتمالا از تنگهٔ بلاغی که در فاصلهٔ میان تخت جمشید و پاسارگاد قرار دارد، عبور میکرده است. راه شاهی نخستین شاهراه شناخته شدهٔ ایران و نخستین شاهراه بینالمللی جهان است.در خوزستان این راه از شوش، شوشتر و رامهرمز عبور میکرد.
در پانصد سال پیش از میلاد مسیح، داریوش یکم شروع به ساخت یک سلسله جادههای پهن و عریض نمود که یکی از آنها #راه-سلطنتی نام داشت و در زمان خود جزء بهترین شاهراهها محسوب میشد. راهی که بعدها توسط امپراتوری رم نیز همچنان مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت این راه چنان بالا بود که پیکهای نامه رسان میتوانستند مسافتی در حدود 2500 کیلومتر را تنها در مدت ده روز بپیمایند.
به گفته #هرودوت که شخصا در آسیای صغیر به کاروانهایی که کشورهای داخلی آسیا را در نوردیده اند ملحق شده و قسمتی از این شاهراه را طی کرده است، داریوش برای رفاه حال مسافران این راه، ایستگاههایی که هسته های اولیه اقامتی برای مسافران در جهان باستان هستند را ایجاد نمود.
گزارش #هرودوت از این #شاهراه چنین است:
«این راه از نقاط مسکون و امن می گذرد و همه جا در طول راه ایستگاههای شاهی(کاروانسراهای عالی)ساخته شده است.از لیدی (آناتولی غربی امروز) و فریگی (قسمت داخلی آسیای صغیر) در طول نود و چهارفرسنگ و نیم،بیست کاروانسرا وجود دارد.»راه شاهی در دامنه جنوبی رشته کوه #تاروس به #اربل و از آنجا از راه رود #زاب به تنگ #ملاوی می رسید و پس از گذشتن از روی #پل-دختر به #شوش منتهی می گردید.
راه از #شوش به #رامهرمز میرفت و از آنجا در دنباله رود #مارون به #ارگان و از آنجا به #فهلیان میرسید و در دنباله رود #زهره پس از گذشتن از #پل-مورد به #پاسارگاد منتهی میگردید.
به گفته #هرودوت،از سارد پایتخت لیدی تا شوش پایتخت هخامنشی،در کنار راه شاهی،
افسانه قلعه سَلاِسِل…
.
سَلاسِل یا قلعه شوشتر نام قلعه ای مستحکم واقع در شمال شوشتر-خوزستان است که در دوران های مختلف بازسازی های بسیاری بر ان انجام گرفته است که برخی بنای انرا به زمان ساسانیان و برخی هم حتی به زمانی دورتر از ان نسبت داده اند.
.
در افسانه ها آمده است غلامی از غلامان خردمند والی فارس که سَلاسِل نام داشت انجا را بنا کرد و برای اثبات استحکام و عدم نفوذپذیری آن چندی بر والی فارس طغیان کرد و بر او شورید والی که از این ماجرا خونش به جوش امده بود دستور داد قلعه را محاصره کردند، ولی هر چه کردند راه به داخل ان نیافتند…
سرانجام پس از انکه والی از تصرف قلعه مایوس شد وی تسلیم شد و دَرِ قلعه را گشود و علت طغیان خود را اثبات استحکام قلعه بیان نمود و مورد تحسین و اکرام والی قرار گرفت.
.
در ادب فارسی به استحکام قلعه سلاسل بارها اشاره شده است و این مضمون به شعر فارسی هم راه پیدا کرده است که حافظ در غزلی که در مدح شاه یحیی سروده و “شاه زین العابدین دشمن شاه یحیی بود”نام این قلعه را با ایهام چنین اورده است…
می نوش وجهان بخش که از زلف کمندت
شُد گردن بدخواه ، گرفتار سلاسل…
.
امروزه از قلعه سلاسل چیز زیادی جز ویرانه ها ، تونل های زیرزمینی ارتشیان و قسمتی از شاه نشین قلعه بجا نمانده است که در تصاویر این جستار مشاهده میشود…
.
باسپاس از تاربرگ ” تاریخ ادبیات ایران ”
#افسانه_قلعه_سلاسل
طبری در کتابش در مورد رضایت مردم اهواز به شاهنشاه یزدگرد می نویسد :
خبر مرگ یزدگرد به یکی از مردم اهواز رسید که مطران مرو بود که ایلیا نام داشت ونصارای اطراف خود را جمع کرد وگفت : «شاه پارسیان کشته شده او پسر شهریار پسر خسرو بود ،شهریار پسرشیرین دینداربود که حقشناس او بوده اید ونیکوکاری های گوناگون او را با هم کیشانش دیده اید این شاه به نصرانیت حق دارد به علاوه نصاری در ایام شاهی جدش خسرو حرمت یافتند،از جمله اسلافش شاهان نیکوکاربودند تا آنجا که بعضی شان برای نصارا کلیسا میساختند و کار دینشان را به کمال می بردند جای آن دارد که برای قتل شاه به سبب بزرگواری او وبه اندازه ی نیکی هایی که اسلافش ومادر بزرگش شیرین به نصاری کرده اند غمگین باشیم رای من اینست که آرامگاهی برای او بسازم وجثه او را با احترام بیارم وبه آرامگاهش بسپارم »
نصاری گفتند:ای مطران کار ما تابع کار توست وهمگی موافق رای تو هستیم
وآنگاه مطران بگفت تا درمرو،در دل بستان مطرانها آرامگاهی بساختند وبا جمع نصاری مرو برفت وپیکر یزدگرد را از رود درآورد کفن کرد ودر تابوت نهاد وهمراهان او تابوت را به دوش برداشتند و سوی آرامگاهی که برای او ساخته بودند بردند وخاکش کردند ودر آن تابوت را پوشانید
بیهقی گوید :یزدگرد مردی شیرین سخن وبا مهابت و پیوسته ابرو خمیده وهر که او را دیدید اون نسیب ترین ملوک عجم بدیدی
مدت پادشاهی یزدگرد بیست سال بود از آن جمله چهارسال آسوده بود وشانزده سال جنگ با عربان ومقابله با آن به زحمت بود واو آخرین شاه پارس از خاندان اردشیر پسر بابک بود
منبع تاریخ طبری ص۲۱۵۴و۲۱۵۵
#یزدگرد
نسبت به جاده شوش تخت جمشید بوده است.
. #گیریشمن درخصوص جاده سازی در عهد هخامنشی نوشته است:
«در این عصر یک قسم جاده سازی توسعه یافت که عبارت بود از سنگ فرش کردن قسمت نرم تر جاده ها و حتی ساختن رد چرخ گاری برای وسایل نقلیه چرخدار.»
در طول راه شاهی راههای فرعی بسیاری قرارداشت که هرکدام از آنها باعث رونق و هم اعتبار و ارزش این راه ترانزیتی می شد.
در دفترهای #دیوان-برید ، ویژگیهای شاهراه های کشور و ایستگاهها نوشته شده بود، به گونه ای که هر زمان در مرکز کشور می توانستند بدانند درازی فلان شاهراه چه اندازه است و در میان راه چند چاپارخانه یا به گفته آن زمان “خان”(کاروانسرا)، در کجاها و به چه فاصله ای وجود دارد و امکانات هر ایستگاه چگونه است.در آن دفترها علاوه بر آن، ویژگی های راه نیز نوشته شده بود.مانند اینکه شاهراه در کجا از رود خانه می گذرد،آنجا پلی هست یا نیست، و اگر هست ویژگیهای آن پل چیست،راه از کویر می گذرد یا سنگلاخ و شن زار، و آیا کتلی در میانه راه هست و اگر هست کجاست. بهرحال مسیرراه شاهی نشان می دهد که ایرانیان به سبب سکونت در یک منطقه بسیار سوق الجیشی و حساس میان سه قاره بزرگ جهان(آسیا،اروپا و افریقا ) به اهمیت و ارزش جایگاه ارتباطات بعنوان شاهرگ حیاتی جوامع پی برده اند و یکی از راههای ادامه حیات اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی خود را در توسعه،گسترش این راه می دانستند و همین موضوع سبب می گردید که اگرچه راهها با نگاهی سیاسی و نظامی ساخته می شد ولی کاربری اقتصادی و تجاری راهها نیز به میزان زیادی مد نظر حاکمان بوده است و این موضوع نیز مهم و حیاتی تشخیص داده می شد، لذا هریک از پادشاهان که به این موضوع اهمیت و اعتبار بیشتری می دادند بهتر می توانستند در امر مملکت داری موفق باشند.
شایان ذکر است که یکی از مهمترین راههای ارتزاق جامعه ایران در عهد باستان تجارت و ترانزیت کالا میان غرب و شرق عالم و دریافت حقوق و عوارض گمرکی بود که این موضوع نیز از مسیر راهها مختلف از جمله راه شاهی انجام می شد و حاکمان و راهبانان در این خصوص حساسیت زیادی داشتند و تلاشها و مراقبتهای بسیار جدی جهت بهره برداری مناسب از این راه ها بعمل می آوردند و کاروان های تجاری نیز با خیال آسوده توام با احساس امنیت به تجارت و فعالیت اقتصادی می پرداختند.
احیاء و ایجاد راهها و جاده های باستانی همچنین تجدید بنای برخی از چاپارخانه ها می تواند علاوه بر آشنایی جامعه کشور با گذشته تمدنی ایران بعنوان یک جاذبه فرهنگی بسیار ارزشمند دستاوردهای تمدنی ایرانی را در معرض قضاوت جهانیان قرار دهد و از سوی دیگر در ارزآوری و رونق اشتغال در حوزه میراث فرهنگی کمک شایانی نماید.
[تاریخ ایران باستان-حسن پیرنیا]
یکصد و یازده کاروانسرا ساخته شده بود.
تا جایی که تاریخ نشان می دهد،این شاهراه اولین راه مستقلی است که در عهد باستان ساخته شده است. بنا به نوشته هرودوت ، پیکهای هخامنشی،این راه را هفت روزه و کاروانها سه ماهه می پیمودند.
البته گذشته از راه شاهی،راههای دیگری هم وجود داشت که مرکز ایالات و کشورهای تابعه را به نواحی مختلف امپراتوری متصل میکرد. همانطور که گفته شد در کنار این راهها نیز مانند راه شاهی،تاسیسات اقامتی مناسب پیش بینی و ساخته شده بود.
«چگونگی ایجاد راه شاهی»
در عهد هخامنشیان داریوش اول پس از آنکه در سراسر امپراطوری هخامنشی یک انسجامی ایجاد نمود و آن را متحد کرد امپراطوری را به ایالاتی تقسیم کرد و برای هریک از این ایالات تشکیلاتی قرارداد. وی برای برقراری و حفظ ارتباط بین ایالات مختلف و مرکز آنها، شبکه ای از خطوط مواصلاتی را ایجاد نمود که وسعت و اهمیت آن در حدی بود که نه تنها در دوران امپراطوری هخامنشی، حتی تا مدتها بعد از آن نیز پایدار ماند.
در دروان هخامنشیان به راههای ارتباطی اهمیت بسیار زیادی می دادند و شکی نیست که بدون وجود راههای مناسب و خوب این امپراطوری هرگز نمی توانست مدتهای طولانی بر پهنه و سیعی از دنیای عصر باستان که از خلیج فارس تا جیحون و از سند تا مصر و دریای مدیترانه و مقدونیه امتداد داشت حکمرانی نماید. اگرچه این گفته صحیح است که اساس این راهها برای مقاصد جنگی و سیاسی ساخته شده بود ولی همین راهها سبب رونق بازرگانی و تجارت و اقتصادی ایران را نیز فراهم می آورد.
البته داریوش به اهمیت، توسعه و ایجاد راهها واقف بود
. #پیرنیا می نویسد:
«از اینکه هرودوت می گوید که چاپارها فقط مکاتیب دولت را حمل می کردند، نباید تصور شود که راهها هم به مامورین دولت اختصاص داشته، زیرا مقصود از دایر داشتن راهها فقط وسایل سوق الجیشی یا امثال آن نبود، بلکه می خواسته اند به تجارت رونقی داده باشند»
از آنجا که مسائل نظامی و بازرگانی هردو مستلزم توسعه راهها و گسترش امنیت و حفاظت جاده ها می باشد، داریوش به خوبی به این موضوع آگاهی یافته بود.
در واقع وی هم برای رسیدن به هدفهای نظامی و تسلط حکومت مرکزی بر روابط اداری ، استقرار امنیت، رونق حمل و نقل، بازرگانی و مسافرت به ایجاد و توسعه شبکه راههای همت گماشت.
. #اومستد می نویسد:
«در میان پادشاهان باستانی کمتر فرمانروایی می یابیم که مانند داریوش به این خوبی دریافته باشد که کامیابی یک ملت باید بر بنیانهای اقتصادی سالم گذاشته شود».
از سوی دیگر ایجاد راهها و برقراری امنیت و تسهیل در کار مسافرت و تجارت،خود موجب ارتباط و آشنایی ملل مختلف گردید که این امر مایه انتقال فرهنگها و عقاید مختلف می شد و بسیاری از نظرات فلسفی و عقاید دینی از این راه میان ملتها مبادله شد.
«مشخصات کلی راه شاهی»
منابع تعداد ایستگاههای بین راه سارد تا شوش جمعاً به یکصدو یازده ذکر کرده اند و طول این راه به چهارصد و پنجاه فرسخ تقریباً2500 تا 2700 کیلومتر می رسید و به مسافت هر چهار فرسخ یک منزل یا ایستگاه قرار داشت که در آنجا مهمانخانه و استراحتگاه با شکوهی وجود داشت که هردوت از خوبی آن و وسایل آسایشی که در استراحتگاهها برای مسافران و کاروانها فراهم بوده تمجید فراوان کرده است و این گونه مکانها را ((استات مس))(stathmos) نامیده که در زبان فارسی همان ایستگاه است.
کاروانها طول این جاده را صد و یازده روز می پیمودند و احتمالاً فاصله بین هر ایستگاه باید حدود 25کیلومتر باشد. اما پیک های شاهی چون شب و روز در حرکت بودند این مسیر را خیلی زودتر از کاروانها و مسافرین عادی طی می کردند و این به علت آن است که در هر ایستگاه خانه پیک شاهی وجود داشت که در آن همیشه چه شب و چه روز و چه در شرایط بد جوی و یا هوای خوب ، همواره سواری تازه نفس آماده حرکت ایستاده بود. و رساندن نامه شاهی به این صورت بود.
در نقاط حساس و سوق الجیشی طول راهها، قلاع یا دژهای مستحکمی ساخته بودند که سربازان ایرانی در آنها نگهبانی می دادند و مانند پاسگاههای نظامی امروز راهها را محافظت می کردند. همین کار باعث گردید که راههای ایرانی از امنیت بسیار بالایی در جهان باستان برخوردار باشند.
البته این امنیت رابطه مستقیمی با اقتدار حکومتهای ایرانی داشت، در دوران اقتدار آنها علاوه برافزایش امنیت،رونق نیز در تجارت و بازرگانی نیز زیر سایه همین بوجود می آمد.
ازساختمان و مصالح ساخت و شکل ظاهری این جاده اطلاع دقیقی در دست نیست اما از آثار بجا مانده از جاده شاهی که شوش را به تخت جمشید متصل می ساخت،می توان حدس زد که احتمالاً ساختمان جاده شاهی به چه صورت بوده است.
. #گیرشمن قسمتهایی از قطعات #سنگفرش شده این جاده در ناحیه بهبهان را بدست آورده است. و نشان می دهد که در آن زمان جاده ای که شوش را به تخت جمشید متصل کرده سنگفرش بوده است. البته باید دانست که جاده شاهی دارای درجه بالاتری دارد