درباره کتاب مغازه خودکشی

 

درباره کتاب مغازه خودکشی

 

 

ژان تولی در این رمان موضوع مهم خودکشی یا ادامه زندگی در یک شرایط تیره و تار را در قالب طنز بیان می‌کند. تصور کنید در دنیایی زندگی می‌کنید که سرشار از ناکامی و تیرگی است. امید به زندگی کم و کمتر می‌شود و هر روز خبرهای فاجعه‌بار بیشتری منتشر می‌شود. کره زمین به سمت نابودی حرکت می‌کند و وضعیت زندگی روز به روز سخت‌تر می‌شود. مردم در این شرایط ممکن است چه کاری انجام دهند؟ آیا با عشق و علاقه به زندگی ادامه می‌دهند؟ بیشتر مردم در این شرایط اگر خودکشی نکنند به احتمال زیاد به خودکشی فکر می‌کنند. در این شرایط وجود مغازه خودکشی چندان هم دور از ذهن نیست. مغازه‌ای که فلسفه وجود خود را کمک به افراد شکست‌خورده می‌داند. افرادی که با وجود همه شکست‌هایشان می‌توانند در مرگ موفق باشند.

 

یکی از قسمت‌های جالب کتاب که در آن خانواده تواچ با پیشنهاد دادن آن برای کار خود بازار گرمی می‌کنند، دیدن اخبار تلویزیون است. اخباری که در ۹۹ درصد مواقع شامل خبرهای سیاه است. خبرهایی که امید به زندگی را از بین می‌برند.

 

اما در مقابل همه سیاهی‌ای که در رمان وجود دارد، آلن، پسر خانواده، نوری در تاریکی است. آقا و خانم تواچ از دست لبخندها و خوش‌بینی‌های آلن به تنگ آمده‌اند و حتی وقتی پیشنهاد دیدن اخبار را به او می‌دهند، آلن نکته مثبتی پیدا می‌کند و از ظاهر جدید گوینده اخبار تعریف می‌کند! خانواده تواچ نسل‌های زیادی مغازه خودکشی را اداره کرده‌اند و تا به حال هیچ‌کدام از آن‌ها به زندگی امید نداشته‌اند. حتی خواهر و برادر آلن به پدر و مادر خود اعتراض می‌کنند که: پس ما کِی می‌توانیم خودکشی کنیم؟

 

آلن! آخه چندبار باید به‌ت بگم؟ وقتی مشتری‌هامون از مغازه خرید می‌کنن، به‌شون نمی‌گیم به‌زودی می‌بینمت. ما باهاشون وداع می‌کنیم. چون دیگه هیچ‌وقت برنمی‌گردن. آخه کِی این رو توی کله‌ت فرو می‌کنی؟» لوکریس تواچ با عصبانیت کاغذی را پشت خود در دستان گره کرده‌اش پنهان کرده بود که با تکان‌های عصبیِ او می‌لرزید. بچه‌ی کوچکش روبه‌روی او ایستاده بود و بشاش و مهربان نگاهش می کرد. خانم تواچ خم شد و با لحن سرزنش‌آمیز محکم‌تری گفت «و یه چیز دیگه؛ این جیک‌جیک کردنت رو تموم کن. وقتی یکی می‌آد این جا نباید به‌ش بگی – ادای آلن را درمی‌آورد – «صبح به خیر.» تو باید با لحنِ یه بابامُرده به‌شون بگی «چه روزِ گندی مادام.» یا مثلا بگی «امیدوارم اون دنیا جای بهتری براتون باشه، موسیو.» خواهش می‌کنم لطفا این لبخندِ مسخره رو هم از رو صورتت بردار. می‌خوای این یه لقمه نون رو ازمون بگیری؟ آخه این چه رفتاریه که وقتی یکی رو می‌بینی چشم‌هات رو می‌چرخونی و دست‌هات رو می‌بری پشت گوشت و تکون‌شون می‌دی؟ فکر کردی مشتری‌ها می‌آن این جا لبخندِ ابلهانه‌ی تو رو ببینند؟ واقعا می‌ری روی مُخم. مجبورمون می کنی پوزه بند به‌ت ببندیم.

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

ما همیشه با محصولات طبیعی و حیات‌وحش مشکل داشتیم. از قورباغه‌های طلایی بگیر تا افعی و عنکبوت سیاه! می‌دنید چیه؟ مشکل اینه که مردم به‌قدری تنهان که حتا وقتی این موجودات زهردار رو هم به اون‌ها می‌فروشیم، باز جذب‌شون می‌شن. عجیب این‌که این موجودات هم همون حس رو دارند و نیش‌شون نمی‌زنند.

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

روی پاکت شعار مغازه چاپ شده بود، «آیا در زندگی شکست خورده اید؟ لااقل در مرگتان موفق باشید»

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

_بقدر کافی بدبختی می بینم.

 

_بدبختی چرا؟ اول یاد بگیر به خودت عشق بورزی.

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

_دماغم کج و گنده ست. چشمهام بهم نزدیکند. گونه هام گنده ن. پر لک و پیس هم هستند.

 

_بریم سراغ فضای بین چشمات. بزار اندازه ش بگیرم. فاصله شون باید چقدر باشه؟ یک سانت. آره همینه. گونه هات… آخه مگه چقدر بزرگند؟ می بینی این ها در مقایسه با کل کائنات چقدر کوچکند. این عددها اون قدری نیستند که آدم رو از پا بندازند.

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

_همکارام فکر می کنند من خنگم.

 

_چون اعتماد به نفس نداری. همین باعث ناراحتیت میشه. اگه اول بااین زن توی آینه آشتی کنی بقیه ی آدمها هم باهاش آشتی می کنند.

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم به‌ت سخت می‌گذرونه. این ماییم که به‌ش ارزش می‌دیم. با همه‌ی کمبودهایی که این دنیا داره، زیبایی‌های خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمی‌شه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمه‌ی پر لیوان رو ببینیم.

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

📖📖📖آخرین گزیده 📖📖📖

 

ما خودکشی رو تضمین می‌کنیم. اگه نمُردید، پول‌تون رو پس می‌دیم. حالا بفرمایید، از این خرید پشیمون نمی‌شید. ورزشکاری مثل شما! فقط یه نفس عمیق بکشید و برید سمت هدف‌تون. در ضمن همون‌طور که همیشه می‌گم، «شما فقط یک‌بار می‌میرید، پس کاری کنید که اون له فراموش‌نشدنی باشه.»

 

مغازه خودکشی

ژان تولی

 

#پایان

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت