🍂
رمان خواندن یا رمان نوشتن تنها انتقامی است که میتوان از این دنیا گرفت. “محمدصالحعلاء”
#چند_سطر_از_کتاب
من همهچیز را از رمان آموختم. به نظرم رمان، و به طورکلی ادبیات، بیشتر از خانواده، آموزگار و جامعه مرا آموزانده است. خود رمان، ادبیات، تاریخ، فلسفه، عدالت اجتماعی، جامعهشناسی، هنر و تکامل انسان از افتتاح هستی تا حوضچهی گرم داروین، همه را از رمان آموختم. در رمان است که بارها زندگی کرده و بارها مُردهام. و چه فوت کردنهای شورانگیزی! که رمان پدیدهها را جاودانه می کند.
در رمان اگر با کسی زیر باران قدم بزنی، دیگر تا ابد خیسی، و اگر گلی به کسی بدهی، آن دست تا ابد بوی گُل میدهد. البته همهچیز در عالم پر و پوچ دارند، خود رمانها، حتی خوانندگان رمان هم پر و پوچ دارند. آنها که رمانها را میخرند و نمیخوانند و بدینوسیله رمان را از دسترس رمانخوانان دور نگه میدارند خوانندگان پوچ اند. رمانِ پر مانند ظروف سفالینِ هزاران سال پیش است و رمانِ پوچ مانند ظروف پلاستیکی یکبار مصرفی که محیط زیست را آلوده میکند؛ کلماتش پیر و واژههایش خمیده و مشترک است، همچنان که رمانهای پر با زبانی نوشته شدهاند که تنها مخاطب اهلیاش میفهمد؛ مثل آن خرمافروش که داد میزد: «آی نخودچی میفروشم!» و مشتریاش خود میدانست که او چه میفروشد.
(ص45)
📕 #پارچهفروش_عاشق
(مجموعه یادداشتها)
#محمد_صالحعلاء
- #نشر_نیماژ
🍁🍂🌾🍃