پیشگفتار
چند وقتیه که میخوام براتون بنویسم، کمی مشغله داشتم که مهمترین اونها رو میشه تنبلی نام گذاشت.
از امشب به خودم و شما قول میدم مرتب شبی یک قسمت رو براتون اشتراک بگذارم.
قبلا درباره دلنگرانی های یک مادر توی دفترم نوشته بودم
الان تصمیم گرفتم تایپ کنم و به صورت مجازی دراختیار دیگران هم بگذارم شاید شما هم کمی با متن همزاد پنداری کردین و براتون جالب باشه.
متن شاید کمی زنانه باشه اما تلاش میکنم قسمتهای مردانه هم درونش قرار بدم.
پس متن از حالت جنسیتی خارج میشه و همه باهم میخونیم.
اگر مطلبی به نظرتون رسید که متن و بهتر میکنه برام بنویسین
حتما میخونم.