:
🍂
#معرفی_کتاب
📕 #ناظم_حکمت_در_قلب_پیرایه
(نامهها و عاشقانههای بانوی گیسو حنایی)
ترجیح میدین بهتون خیانت کنن یا با گلوله کشته بشین؟! 😐من که دومی رو ترجیح میدم، گرچه فکر نکنم بقیه خیلی از این کار خوشحال بشن. اومدم کتاب رمانتیک بهتون معرفی کنم فضا شاد بشه بعد دیدم خیلی هم شاد نیست.
جناب ناظم حکمت، شاعر پر آوازهی ترک، چندین همسر داشته که یکی از اونها پیرایه است. پیرایه همسر سوم ناظم حکمت، عشقی عمیق به اون داشت و هنگامی که متوجه خیانت حکمت شد، دیگه هیچ وقت به زندگی ناظم برنگشت. حکمت پانزده سال حبس بود و این دو در این سالها دائما برای هم نامه نوشتن. کتاب حاضر، نامههایی هستن که پیرایه طی دوازده سال به ناظم حکمت نوشته بود.
پیرایهی دلشکسته نتونست ناظم رو فراموش کنه اما همیشه از اون با عنوان مردی که عاشقِ عاشق شدن بود یاد کرد. حکمت، “منور” رو به پیرایه ترجیح داد اما مدتی بعد همسر دیگهای اختیار کرد و پیرایه جایی در نامهها به این موضوع اشاره میکنه و حس میکنم خیلی ریز از اینکه کس دیگه پیدا شده و انتقامشو گرفته خوشحاله.😬
گرچه ناظم حکمت شاعر معروفی بود اما پیرایه هم قلمی زیبا داره و کاش اینقدر غمانگیز نبود. این کتاب یک جورایی منو یاد کتاب «شصت سال عاشقی» انداخت. البته بیشتر از این بابت که در مرکز هر دو کتاب زنهایی هستن که نتونستن به این راحتی مردی رو که دوست داشتن فراموش کنن.
✍️کلبهکتابکلیدر/ #مهرنوش_چمنی
📕 #ناظم_حکمت_در_قلب_پیرایه
(نامهها و عاشقانههای بانوی گیسو حنایی)
#نازان_آریسوی
برگردان: #یاسمن_پوری
#نشر_سنگ
📌«ناظم حکمت در قلب پیرایه» تا پایان سال 2018 در ترکیه به چاپ 120 رسیده و در بین دوستداران ناظم حکمت بسیار محبوب است.
🍁🍂🌾🍃
🍂
عمر اندوه در قرن بیستم کوتاه است…
#چند_سطر_از_کتاب
روزی برایت گفته بودم «اگر تو را دار بزنند، میمیرم.»* پاسخت چه واقعگرایانه و ساده بود. بر خود خشم گرفتم. حس کردم که نتوانستهام شدت عشقم را برایت ثابت کنم و به مهری که در دل دارم باور نداری. از این روست که به سادگی گفتی: «زنده میمانی.»
نوشتهای عمر اندوه در قرن بیستم کوتاه است و با چند تغییر در روزمرگیهایم، تو را به زودی از یاد خواهم برد. دلبندم نمیدانی که چه اندازه برایم مهم هستی و از این رو با سنگدلی، حقیقتی را در پس این سخنان دردناک به زبان آوردهای که خاطرم را میآزارد.
◽️ بخشی از شعر «نامه به همسرم»
یگانه ترینم
در نامهات نوشتهای
که سرم درد میکند
قلبم تیر میکشد
میگویی «اگر دارت بزنند، اگر تو را از دست بدهم
میمیرم»
تو نمیمیری دلبندم
خاطرهام چون دودی سیاه در دست باد محو خواهد شد
حتما نمیمیری، بانوی گیسو حنایی قلب من
عمر اندوه در قرن بیستم
یک سال بیش نیست
(ص 48)
📕 #ناظم_حکمت_در_قلب_پیرایه
(نامهها و عاشقانههای بانوی گیسو حنایی)
#نازان_آریسوی
برگردان: #یاسمن_پوری
#نشر_سنگ
🍁🍂🌾🍃
🍂
خاکستر میشوم تا با تو زندگی کنم…
#چند_سطر_کتاب
“پیرایه” برای “ناظم حکمت”: برای آن که مرگ ما را تا ابد از هم جدا نکند، فکر بکری یافتهای. شعری جانسوز نوشتهای و خواستهای بدنت را پس از مرگ بسوزانند تا بدل به خاکستر شوی.*
خواستهای خاکسترت را در ظرفی بر تاقچهی اتاقم بگذارم و وصیت کنم خاکسترم را با خاکسترت بیامیزند. عاشق حقیقی من خواسته تا بینهایت یکی شویم و رد کردن این تقاضا، زیبندهی بانویی عاشق چون من نیست.
میدانم روزی به وصال هم خواهیم رسید، اما دلبندم به مرگ فکر نکن. کلمهی سرد مرگ را بر قلم نیاور. مرگ چیست؟ همانگونه که میخواهی خاکستر تنهایمان در شیشهای به هم خواهند آمیخت. روحهایمان هم از آغاز یکی بودهاند و یکی خواهند ماند. نگو که از تو دور شدهام، چرا که انسان نمیتواند از جان خود رخت برکشد. (ص23)
*اشاره به شعر «نامه از همسرم»:
#ناظم_حکمت
میخواهم بسوزانندم
خاکسترم را در ظرفی بریزند
بر تاقچهی اتاق تو
ظرف را از شیشهای شفاف کن
تا درونم را ببینی
میبینی فداکاریام را؟
از خاک شدن دست میکشم
از گل شدن دست میکشم تا کنار تو باشم
خاکستر میشوم
تا با تو زندگی کنم
آنگاه وقتی تو هم مردی
میتوانی درون شیشه بیایی
تا آنجا با هم زندگی کنیم
خاکستر تو، خاکستر من.
📕 #ناظم_حکمت_در_قلب_پیرایه
(نامهها و عاشقانههای بانوی گیسو حنایی)
#نازان_آریسوی
برگردان: #یاسمن_پوری
#نشر_سنگ
🍁🍂🌾🍃
تابلو #خوشبختی
اثر عابدین دینو از نقاشان
برجسته ترکیه و جهان
#ناظم_حکمت از #عابدین_دینو
می پرسد می توانی خوشبختی رابکشی؟
و او این شاهکار را خلق می کند.
و من گاهی
نه صورتت
نه چشمانت
که دلم میخواهد صدایت
را ببینم .
#ناظم_حکمت
🍁🍂