با خواندن این متن ، متون خودت رو، خودت ویرایش کن

ویرایش متن فرآیندی حیاتی برای بهبود کیفیت و اثربخشی نوشته‌های شماست. در اینجا یک راهنمای جامع برای ویرایش متن ارائه می‌دهم:   مراحل اصلی ویرایش متن:   ویرایش کلان (Macro Editing):   هدف: بررسی ساختار کلی، سازماندهی، منطق و انسجام متن. اقدامات: مرور هدف اصلی: آیا متن به طور موثر هدف خود را برآورده می‌کند؟ بررسی ساختار: آیا ساختار کلی متن (مقدمه، بدنه، نتیجه‌گیری) منطقی و مناسب است؟ ارزیابی سازماندهی: آیا ایده‌ها به ترتیب منطقی و با پیوستگی ارائه شده‌اند؟

بیشتر بخوانید

تاثیرات نوشتار درمانی

تأثیرات و مطالعات علمی نوشتار درمانی در سال‌های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان روانشناسی را به خود جلب کرده است و تحقیقات متعددی در مورد تأثیرات مثبت آن انجام شده است. برخی از این تأثیرات شامل موارد زیر است:   کاهش علائم اضطراب و افسردگی: تحقیقات نشان داده‌اند که نوشتن در مورد تجربیات احساساتی و دشوار می‌تواند به کاهش علائم اضطراب و افسردگی کمک کند. این کار به فرد اجازه می‌دهد تا احساسات منفی را پردازش کند و

بیشتر بخوانید

داستان کوتاه ، راز زندگی چیست ؟

در یک دشت زیبا و پر گل، سه حیوان دوست به نام‌های گربه، پنگوئن و شتر زندگی می‌کردند. هر کدام از آن‌ها دارای ویژگی‌های خاص و دیدگاه‌های متفاوتی درباره زندگی بودند. یک روز، در حالی که در زیر سایه‌ی درختی نشسته بودند، گربه به فکر عمیقی فرو رفت و گفت:   گربه: «شما می‌دانید که راز زندگی چیست؟ من همیشه می‌گویم که زندگی فقط در لذت‌های کوچک و سادگی‌های روزمره نهفته است. وقتی که در آفتاب دراز می‌کشم یا یک

بیشتر بخوانید

داستان کوتاه خانه فریادها

در دل یک روستای دورافتاده، خانه‌ای متروک و کهنه وجود داشت که اهالی به آن لقب “خانه‌ی فریادها” داده بودند. داستان‌های مختلفی درباره این خانه وجود داشت، اما کسی جرات نمی‌کرد تا حقیقت را ببیند. شب تاریک شبی تاریک و بادخیز، گروهی از جوانان محلی تصمیم گرفتند تا به این خانه بروند و شجاعت خود را ثابت کنند. سه نفر از آن‌ها، نادر، سارا و امیر، با چراغ‌قوه و جسارت وارد خانه شدند. در بدو ورود، صدای زوزه باد از

بیشتر بخوانید

داستان گل و بلبل

#داستان_کوتاه دانشجوي جوان فرياد زد : ” او گفت اگر برايش گل سرخ ببرم – با من ميرقصد – اما در سراسر باغ ام گل سرخي نيست “‌. بلبل ار آشيانه اش در درخت شاه بلوط صداي اورا شنيد و از لابلاي برگ ها فرو نگريست و در شگفت شد. دانشجو فرياد زد : ” در سرتا سر باغ من گل سرخي نيست ! دريغ كه خوشبختي به چه چيزهاي كوچكي بسته است ! آنچه خردمندان نوشته اند مو به

بیشتر بخوانید

کمی درباره‌ی صمد بهرنگی

دوران نویسندگی صمد بهرنگی صمد بهرنگی کار نویسندگی خود را در دوره‌ی دانشسرا و با نوشتن مطالب طنز برای روزنامه‌ی دانشجویی فکاهی دیواری‌ای به نام «خنده» آغاز کرد. او از سال ۱۳۳۶ مطالب طنز خود را برای «توفیق» فرستاد. بهرنگی سال 1339 اولین داستان خود را با نام «عادت» منتشر کرد. پس از آن داستان «تلخون» (۱۳۴۰) و «بی‌نام» (۱۳۴۲) را نوشت. صمد بهرنگی مقالات خود را با اسامی مستعار مختلفی مثل داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی

بیشتر بخوانید

در فضای اجتماعی خلاقانه‌تر بنویسیم

در دنیایی که هر شخصی به گونه‌ای درگیر هست با فضاهای اجتماعی و مجازی ارتباط میگیریم،خواسته و یا ناخواسته مطالبی را مینویسیم و انتشار میدیم. چه بهتر که یاد بگیریم تلاش کنیم که درست و به جا بنویسیم و منتشر کنیم. فرقی نمیکنه در کجا، سایت، وبلاگ، توییتر….. . هر جایی که می‌توانید مطلبی را ارائه کنید.   قدم اول: نام خود را برند کنید. با نام خود بنویسید ، به راحتی با شما ارتباط بگیرند.   قدم دوم: ساده

بیشتر بخوانید

چگونه سایت شخصی خود را راه‌اندازی کنیم؟

چگونه سایت شخصی خود را راه‌اندازی کنیم؟نه همانطور که قبلا گفتیم داشتن سایت شخصی یکی از ملزومات کار حرفه‌ایست ابتدا عرض میکنم سایت بانو انگزبانی را از صفر خودم با کمترین هزینه راه اندازی کرده‌ام پس شما هم به راحتی میتوانی سایت خودت را داشته باشی اگر شما همانند گذشته من شخصی کم حوصله هستید به راحتی میتوانید کا را به بزرگواری کار بلد که کارش راه‌اندازی سایت است، بسپاری البته ناگفته نماند که هزینه ای برای شما دارد اگر

بیشتر بخوانید

چه کار کنم که نوشته هام و به سرقت نبرند؟

همه ما میدونین یک نویسنده یا شاعر چقدر تلاش می‌کنه که یک نوشته خوبی و خلق کنه و همه این تلاشها مستلزم پشتکار و حس و حال آدمها در زمان مشخصه، منظورم اینه که یک جملاتی الان به ذهنم میاد که اگه جایی ننویسمش قطعا چند روز بعد به کیفیت الان نخواهد بود چون حس و حالم تغییر کرده و نوشته هام و اگر جایی ببینم با نام شخص دیگری ، هم خوشحال کنندست هم غم‌انگیز خوشحال کننده چون حتما

بیشتر بخوانید

نوشته 71

پنجشنبه نحل ۱۲۵ نوشته شده توسط طیبه انگزبانی       زنگ در به صدا درآمد ، آقای رضوی بود که همه او را حاج عمو صدا میکردن ،همه به احترامشون بلند شدیم و مثل همیشه بالای مجلس برای حاج عمو خالی بود، حاج عمو مرد با خدایی بودند، هیچ کس از او دلخوری نداشت ، به یاد ندارم در طول خدمت آموزگاریم کسی مثل حاج عمو را دیده باشم، پس از چند دقیقه با آرامش همیشگیشون با نام خدا

بیشتر بخوانید

فوتر سایت