💎 تفاوت تلمیح با تضمین
❇️ تلمیح (در لغت یعنی: به گوشه چشم اشاره کردن) از جملهٔ صنایع معنوی بدیع است که در آن نویسنده یا گوینده در ضمن نوشتار یا گفتار خودش به آیه، حدیث، داستان، یا مثل معروفی اشاره داشته باشد (صفحهٔ ۳۲۸ فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد دوّم.) به عنوان چند نمونه از تلمیح میتوان موارد زیر را بیان کرد:
شاه ترکان سخن مدّعیان میشنود شرمی از مظلمهٔ خون سیاووشش باد (حافظ)
که اشارهاش به داستان سیاووش در شاهنامهٔ فردوسی ست.
بوی پیراهن گمگشتهٔ خود میشنوم گر بگویم همه گویند ضلالیست قدیم (سعدی)
که به داستان یوسف در قرآن اشاره میکند.
تلمیح غیر از معنای اصلی آن که در عرصه ادبیات است در عرصههای دیگر مثل موسیقی نیز بهکار میرود. در جاز نوازنده یا خواننده در جریان بداههنوازی یا بداههخوانی به آهنگهای مشهور دیگر اشاره میکند و به این کار نیز تلمیح میتوان گفت.
ارزش تلمیح به میزان تداعی بستگی دارد که از آن به دست میآید. هر قدر اسطورهها و داستانهای مورد اشاره لطیفتر باشد، تلمیح بلیغتر محسوب میشد. لازمه بهرهمندی از تلمیح، آگاهی از دانستهای است که شاعر یا نویسنده بدان اشاره میکند؛ به همین سبب دریافتن تلمیحهایی که یک شاعر ژاپنی در شعر خود آورده، برای خواننده فارسیزبان دشوار به نظر میرسد و بالعکس. تلمیح در شعر فارسی، میتواند با مراعات نظیر همراه باشد.
اما
❇️ تضمین از آرایههای ادبی و به معنی آوردن آیه، حدیث، یا سخن مشهور در بین سخن است. همچنین، اگر شاعر، تمامی مصراع یا بیتی را از شاعری دیگر در سخن خود بیاورد، تضمین خوانده میشود. اگر شاعر یا نویسندهای مثلی را که پیش از وی رواج داشته، در میان نوشته یا سروده خود بیاورد نیز تضمین خوانده میشود.
صنعت تضمین با ایجاد تنوع، به آرایش سخن کمک میکند. همچنین، تضمین پدیدآورنده ایجاز در سخن است و آگاهی شاعر را از قلمروهای گوناگون کلام نشان میدهد. در زمانی که شاعر، سخن یا شعر معروفی را تضمین کند، معمولاً نام سراینده یا گوینده نوشته نمیشود. اما اگر شعر یا سخن مشهور نباشد، عموماً نام سراینده یا نویسنده سخن نیز ذکر میگردد. تضمین هنری یا تضمین طبیعی در نهایت ایجاز انجام میپذیرد.
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوریسرشتشیوهٔ جنات تجری تحتها الأنهار داشت
در بیت بالا، حافظ بخشی از آیهٔ هشتم سورهٔ بینه را در کلام خویش عیناً به کار بردهاست، که در اینجا تضمین هنری به شمار میآید.
تضمین سعدی از سروده فردوسی:
چه خوش گفت فردوسی پاک زادکه رحمت بر آن تربت پاک باد«میازار موری که دانهکش استکه جان دارد و جان شیرین خوش است»
#آموزش