پست وبلاگ

مراحل چاپ کتاب

برای چاپ کتاب مراحل زیر را باید بگذرانید. 1- تایپ دستنوشته های شما 2- ویراستاری متن آماده شده 3- صفحه آرایی کتاب 4- اخذ مجوزهای کتاب 5- طراحی جلد کتاب 6- چاپ نسخه فیزیکی کتاب و نشر الکترونیک آن  نکته می¬توانید کتاب کاغذی چاپ کنید که مزایایی که دارد: ماندگار است ولی بعد از آماده شدن قابل اصلاح و افزایش مطلب نیست. اما کتاب الکترونیکی هر لحظه می¬توانید در آن اصلاحاتی را ایجاد کنيد و بسیار کم هزینه¬تر است

بیشتر بخوانید

میخوام کتاب چاپ کنم چه کار باید بکنم؟

دوستان خوبم برای چاپ کتاب چندین راه هست… البته بازهم مثل همیشه بنده طبق تجربه و دانایی خودم راهنماییتون میکنم: قطعا راههای دیگه هم باشه و من نمیدونم….   همانطور که بهتر از من میدونین: در سالها پیش، نویسنده  نوشته هایش و میبرد پیش چند  تا از انتشارات خوب و منتظر میمونم که یک نفر از مدیران تاییدش کنه و کتابش و با هزینه خود انتشارات به چاپ برسونه و حق‌الزحمه ای رو به نویسنده میداد یا بصورت درصد فروش

بیشتر بخوانید

چه کار کنم که نوشته هام و به سرقت نبرند؟

همه ما میدونین یک نویسنده یا شاعر چقدر تلاش می‌کنه که یک نوشته خوبی و خلق کنه و همه این تلاشها مستلزم پشتکار و حس و حال آدمها در زمان مشخصه، منظورم اینه که یک جملاتی الان به ذهنم میاد که اگه جایی ننویسمش قطعا چند روز بعد به کیفیت الان نخواهد بود چون حس و حالم تغییر کرده و نوشته هام و اگر جایی ببینم با نام شخص دیگری ، هم خوشحال کنندست هم غم‌انگیز خوشحال کننده چون حتما

بیشتر بخوانید

ایده ندارم چه کار کنم؟

ببینید بارها در جاهای مختلفی گفتم که در اطراف ما سرتاسر، ایده به وفور یافت میشه لازمه اون چیه؟ خوب دیدن و خوب مشاهده کردن مشاهده کردن ، به معنی مشاهده دقیق، که شامل: دیدن، لمس کردن، شنیدن، چشیدن  و بو کردن (با دقت )) هست       ✅اما چطور این ایده ها رو میتونیم تبدیل به نوشتن خوب و به درد بخور بکنیم؟   اینجا یه مطلبی و یادآوری میکنم: همه مینویسن اما چه نوشته ای رو میتونیم

بیشتر بخوانید

نوشته 71

پنجشنبه نحل ۱۲۵ نوشته شده توسط طیبه انگزبانی       زنگ در به صدا درآمد ، آقای رضوی بود که همه او را حاج عمو صدا میکردن ،همه به احترامشون بلند شدیم و مثل همیشه بالای مجلس برای حاج عمو خالی بود، حاج عمو مرد با خدایی بودند، هیچ کس از او دلخوری نداشت ، به یاد ندارم در طول خدمت آموزگاریم کسی مثل حاج عمو را دیده باشم، پس از چند دقیقه با آرامش همیشگیشون با نام خدا

بیشتر بخوانید

نوشته 70

سه شنبه 23 آبان سوره عنکبوت آیه 2 نوشته طیبه انگزبانی   چند وقتی میشد که پدرم اصرار می‌کرد که به کارگاه جواهرسازیش برم و آنجا مشغول کار بشم من هم بعد از آخرین امتحان پایان ترم، بدون معطلی به طرف کارگاه حرکت کردم. سوار تاکسی شدم سلام کردم و سرم را با پیام های داخل گوشیم گرم کردم راننده که انگار منتظر یک جفت گوش شنوا میگشت ، بدون معطلی گفت : خدایا مصبت و شکر نمیدونم چرا انقدر

بیشتر بخوانید

نوشته 69

آیه 12حجرات   وارد خونه مادرم شدم مثل هرسال پدرم، مادربزرگم رو آورده بودن خونشون، مادربزرگم درحال قرائت قرآن بودن سلام کردم و دست مادر و مادربزرگم و بوسیدم مامانم احوال خانواده همسرم و پرسیدن منم گفتم خواستگاری برادر شوهرم بهم خورد، مادرم پرسید چرا گفتم بنده خدا از ترس خرج و مخارج ازدواج وجشن و…می‌ترسه بعدا نتونه از پس زندگیش بر بیاد چه می‌دونم مادرجان چند وقتیه کار و بارش هم خراب شده هرچی میدوزن، بخاطر واردات و… کسی

بیشتر بخوانید

نوشته 68

پنجشنبه ۲۱ دی: سالروز ترور شهید علی محمدی ، *وصیت* ، بقره ۱۸۰     امروز در دکان نشسته بودم، مش رمضون علی ، مثه همیشه با یک نون خشخاشی رد شد و سلام کرد بهش گفتم مش رمضون چند دقیقه وقتت و میگیرم هم‌فکری می‌خوام بنده خدا ، از اونجایی که خیلی آدم نون پاک خورده ای هست ، همیشه به همه همفکری می‌کنه و برای مردم وقت میذاره، دست رد به سینه ام نزد بهش گفتم خدا رحمت

بیشتر بخوانید

نوشته 67

پنجشنبه 28 دی بقره ۱۸۶ نوشته طیبه انگزبانی   با بی حوصلگی کلید و توی در چرخوندم وارد خونه شدم سلامِ نصفه نیمه ای کردم و رفتم تو اتاق با همون فرم دانشگاه ، خودم و انداختم رو تخت پدرم در اتاق و زد بعد گفت : دختر قشنگم میتونم بیام داخل؟ خودم و جمع و جور کردم و لبخند الکی زدم گفتم بله بفرمایید بابا اومد رو صندلی نشست و گفت چه چیزی دختر مهربونم و ناراحت کرده انقدر

بیشتر بخوانید

نوشته 66

اوایل ماه بود و داشتم با بی حوصلگی حساب کتاب میکردم خدایا هنوز وسط برج نشده چیزی از حقوقم نمونده زیر لب غرولند میکردم که مادرم با سینی چای و خرما وارد اتاقم شد نفس عمیقی کشیدم و گفتم هعییی مامان خدایی هنوز هنگم مامان لبخندی زد و گفت چرا عزیزم گفتم خدایی مغزم نمی‌کشه بابا چطور این همه سال صبح تا شب کار می‌کنه هرچی پول درمیاره ، برای ما خرج می‌کنه اصلا خم به ابرو نمیاره؟ من برای

بیشتر بخوانید

فوتر سایت